«برزخیها» و پاسخ به یک سوال؛ نسبت سینمای ما با «ستارهها» چیست؟
تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۱۲۹۴۲
ماجرای فیلم «برزخیها» و تلاش گروهی از مدیران وقت فرهنگی برای احیای جایگاه طیفی از چهرههای مطرح سینمای قبل از انقلاب گواه آن است که این مدیران با چهره بودن به هر سبک و سیاقی مخالف بودند. - اخبار فرهنگی -
خبرگزاری تسنیم، محمدباقر صنیعی منش: مستند «برزخیها» به کارگردانی عارف افشار بهزودی در جشنواره مستند حقیقت دیده خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این مستند در حالی اکران میشود که بهتازگی صحبتهای مهم مدیر فرهنگی همان دوران، مهدی کلهر تهرانی، اولین معاون سینمایی بعد از انقلاب که در مقابل توقیف این فیلم ایستادگی کرد و دستور میرحسین موسوی سرپرست وزارت فرهنگ را اجرا نمیکند، از خبرگزاری تسنیم منتشر شد که دارای نکات بسیار مهمی درباره علل و دلایل این اتفاق است. این مصاحبهها را میتوانید در بخشهای بیشتر بخوانید و اخبار مرتبط بخوانید.
در ادامه این خبر، از زاویه دیگری به این مستند و مسأله هنرمندان بعد از انقلاب در یادداشتی که روابط عمومی این فیلم در اختیار ما قرار داده است، میپردازیم:
«وقتی صحبت از سینما و دنیای تصویر است، اساسا داریم درباره نوعی از «نمایش» صحبت میکنیم و این به معنای آن است که نمیتوان از محصولات دنیای رنگارنگ سینما، انتظاری جز به نمایش گذاشتن و خلق جذابیت برای جلب توجه بیشتر داشت. هر محصولی در صنعت «سینما» و «تصویر» باید «دیده شود» تا بتواند به حیاتش ادامه دهد و به همین دلیل است که ویترین یک فیلم یا سریال حائز اهمیت میشود. فارغ از عنصر شهرت که میتواند با درصد متفاوت میان همه عوامل فعال در حوزه سینما از فیلمنامهنویس و کارگردان گرفته تا دیگر عوامل فنی مانند فیلمبردار و گریمور و صدابردار، تقسیم شود، نمیتوان کتمان کرد که بیشترین سهم از این «دیدهشدن» نسیب بازیگرانی میشود که در مقابل دوربین به ایفای نقش میپردازند و اینگونه به شهرت و محبوبیت میرسند. مفهوم «ستاره» از همین جا وارد فرهنگنامه «صنعت سینما» شده است. بازیگری در این فرآیند تبدیل به «ستاره» یا همان «سوپراستار» میشود که بتواند فراتر از شهرت و محبوبیت فردی، تبدیل به عنصری تعیینکننده در سازوکار اقتصادی یک فیلم شود و به زبان سادهتر مخاطب بهواسطه حضور او در ترکیب بازیگران یک فیلم، بدون لحاظ کردن ملاحظات دیگر دست در جیب کند و برای تماشای بازیگر محبوبش وارد سالن سینما شود. صنعت سینما در دنیا، از همین زاویه مدیون «سوپراستارها» و «ستارهها» است. در سینمای ایران بهخصوص در سالهای پس از پیروزی انقلاب اما تعریف جایگاه ستارهها دستخوش فرازوفرودهایی شده است که بازخوانی آن خالی از لطف نیست. «برزخیها» عنوان مستندی است که در زیرمتن خود به یکی از نقاط عطف مهم در مسیر بازتعریف جایگاه ستارهها در سینمای ایران میپردازد و به بهانه تولید و عرضه آن میتوان نگاهی تحلیلیتر مستند به روایت راویان دست اول در این جریان، داشت.
ستارهفروشی و استفاده از ظرفیت بازیگران چهره برای فروش بیشتر فیلمهایی که بهرهای از محتوای داستانی و هنر تصویر نداشتند، فرمولی ثابت در سینمای ایران در سالهای پیش از انقلاب بود. اساسا این ستارهها بودند که بخش عمدهای از هزینه تولید یک فیلم صرف بهکارگیری آنها میشد و مخاطب هم عمدتاً به اشتیاق تماشای آنها بر پرده عریض سینما، از فیلمها استقبال میکرد. شاید به دلیل همین سابقه هم بود که بعد از پیروزی انقلاب و تلاش برای بازتعریف سینما، عدهای «ضدیت با چهرهها» را در دستور کار قرار دادند. ماجرای فیلم «برزخیها» و تلاش گروهی از مدیران وقت فرهنگی برای احیای جایگاه طیفی از چهرههای مطرح سینمای قبل از انقلاب در جریان تولید رسمی پس از انقلاب، گواه از یک واقعیت دارد و آن هم ریشه گرفتن گروهی که فراتر از انتصاب این ستارهها به جریان فیلمهای مبتذل قبل از انقلاب و فیلمفارسیها، با «چهره بودن» به هر سبک و سیاقی مخالف بودند. جالب اینکه در بستر ظهور استعدادهای جدید در جریان فیلمسازی هم این نگاه تا جایی ریشه دوانده بود که بخشی از تولیدات سینمایی مرتبط با جریان فیلمسازان برآمده از انقلاب، فاقد تیتراژ بودند و حاضر نبودند در همان اندازه هم «نامشان» مطرح شود. بخش عمدهای از فیلمهای سینمایی نیمه نخست دهه شصت به همین دلیل، آثاری بودند که حتی در طراحی پوستر و آنونسشان هم ستارهها و بازیگران مطرح سهم چندانی نداشتند و مهم محتوا، داستان و شعار فیلم بود که به آن ضریب داده میشد.
میرحسین دنبال توقیف "برزخیها" بود/ تخریب جریان هنر انقلابی توسط مخملباف + فیلمیکی از شاخصترین نمونهها در ماجرای جبههگیری در برابر حضور ستارهها در سینما، مربوط به ممنوعیتی میشود که جمشید هاشمپور یا به تعبیر آن سالهای سینما «جمشید آریا» با آن مواجه شد. براساس روایتی که سالها بعد فعالان سینمای دهه شصت هم بر آن صحه گذاشتند، در مقطعی اعلام شد این بازیگر دیگر حق نقشآفرینی با هیبت مشهورش در فیلمهای دهه شصت را ندارد و نمیتواند با سرتراشیده در فیلمها حاضر شود. هاشمپور که در آن مقطع یکی از ستارههای بلامنازع سینمای ایران محسوب میشد و مخاطبان بسیاری برای تماشای هنرنماییهای رزمی او به سینما میرفتند، اینگونه تبدیل به یکی از شاخصترین قربانیان جریان «ستارهسوزی» در سینمای ایران شد. این جریان البته در سالهای بعد نتوانست به حیات خود ادامه دهد چراکه صنعت سینما، بدون «ستاره» نمیتواند به حیات خود ادامه دهد و این واقعیت را نمیتوان با هیچ استدلال و اجباری، به محاق فرستاد!
سینمای ایران در سالهای پایانی دهه شصت، باردیگر اهمیت بهرهگیری از حضور چهرهها و حتی تلاش برای «ستارهسازی» را دریافت که میتوان تمرکز فیلم «عروس» بر جذابیت بصری حضور دو بازیگر اصلیاش یعنی ابوالفضل پورعرب و نیکی کریمی را نشانهای از همین جریان قلمداد کرد. ستارهها پس از عبور از دوران محدودیت و مهجوریت در سالهای ابتدایی پس از انقلاب، ناگهان چنان قدرتی در سینما پیدا کردند که همچون هر تفریطی، شاهد چنان افراطی بودیم که به جریان عجیب «ستاره سالاری» در دهه 80 منتهی شد، مقطعی که شاید بازتولید برخی فرمولهای سینمای قبل از انقلاب در زمینه بهرهگیری از حضور چهرهها هم بودیم و این حاصلی نداشت جز افتادن از سوی دیگر بام!
واقعیت این است که سینمای ایران حالا به یک تعادل قابل قبول در زمینه بهرهگیری از ستارههای خود رسیده است. دیگر نه نگاه حذفی از جنس مخالفان «برزخیها» در سینمای ایران حاکم است و نه نگاهی از جنس ستارهسالاران دهه 80؛ حالا «بازیگر خوب» میتواند در حیات یک فیلم نقشی کلیدی داشته باشد و فراتر از «ستاره بودن» این «بازیگر بودن» است که اعتبار پیدا کرده است. بازخوانی تجربههایی از جنس آنچه در مستند «برزخیها» روایت میشود، میتواند ما را نسبت به تاریخچه مسیری آگاه کند که گامبهگام آن را پیمودهایم تا به سینمای امروز برسیم. سینمایی که «ستارهها» هم قطعا در آن سهم دارند، اما به اندازه و به قاعده».
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: بازیگران سینما و تلویزیون سینما بازیگران سینما و تلویزیون سینما سینمای ایران قبل از انقلاب ستاره ها برزخی ها چهره ها فیلم ها یک فیلم دهه شصت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۱۲۹۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دلیل دفاع آوینی از فیلم «عروس»/«مریم مقدس» بازار ترکیه را فتح کرد
به گزارش خبرنگار مهر، به مناسبت سی و یکمین سالگرد شهادت مرتضی آوینی نشست «سه دهه در آیینه جادو» با محور بازخوانی اندیشه های سینمایی آوینی در آینه تجارب سه دهه اخیر سینمای ایران امروز چهارشنبه ۲۹ فروردین در حوزه هنری برگزار شد.
بهروز افخمی در بخشی از این نشست در سخنانی بیان کرد: تا آنجا که سیدمرتضی آوینی را از طریق مستندهای «روایت فتح» می شناختیم او آدمی اهل فن بود، خودش پای میز تدوین می نشست و گفتار متن را خودش می نوشت. او در عین حال لازم می دید به لحاظ تئوری هم توضیح دهد که چرا باید فیلم ساخت. آنچه می نوشت تاملاتی بود که با خودش داشت و می خواست سینما را بیشتر بشناسد و افکارش را جایی ثبت کند. اما نکته این است که بیش از آنچه که او در سینما نوشته، نظریه دیگری در سینمای ما مطرح نشده است، آثاری تک، نوشته شده اما در فضایی هستیم که تولید داخلی و اکادمیک در زمینه نظریه نداریم.
وی اضافه کرد: اینکه گفته شود مطالب آوینی نظریه پردازی نیست در فضایی که چیزی نداریم شاید حرف گزافی باشد؛ از گوینده چنین اظهارنظری باید پرسید چه نظریه دیگری می شناسد که در ایران تولید شده باشد؟
افخمی در ادامه و در بخش دیگر این نشست درباره ایدئولوژیک بودن یا نبودن تصریح کرد: به نظرم به آوینی ایدئولوژیک بودن نمی چسبد، نمی شود کسی ادعا کند فهم ایدئولوژیک دارد و در عین حال پدیدارشناس هم باشد.
شهاب اسفندیاری رییس دانشگاه صداوسیما در ادامه درباره نسبت آوینی با فیلم های دهه ۶۰ و ۷۰ عنوان کرد: بخشی از هزینه هایی که آوینی داد به دلیل حمایت از فیلم های خاص و نبود حمایت از فیلم های مردم پسند بود و شاید اگر زمانه اینگونه نبود که از فیلم های خاص و نفروش و روشنفکری و غیر جذاب حمایت بیشتری صورت نمی گرفت، آوینی از برخی فیلم های دیگری که در این جریان نبودند حمایت نمی کرد. در خاطرات یدالله صمدی بوده است که درباره فیلم «دو نفر و نصفی» با بازی علیرضا خمسه تعریف می کرد که در همان دوران، یک مدیر سینمایی به او زنگ زده و بابت این فیلم و بازیگرش گفته است از شما بعید بود چنین فیلمی بسازید.
وی با اشاره به حمایت های آوینی از فیلم «عروس» ساخته افخمی تصریح کرد: حمایت ها آن زمان از فیلم های خاص بوده است و طبیعی است در این فضا شهید آوینی که وجه مردمی صنعت سینما برایش اهمیت داشت، واکنش نشان دهد و از برخی فیلم ها دفاع کند. حتی بعدها مقاله ای هم می نویسد و کمی هم عقب نشینی دارد و بعد از دفاعیات سابقش از «عروس» به طور مثال می گوید این چنین نیست که «عروس» ایده ال سینمای ایران است.
اسفندیاری با اشاره به وجه مردمی برخی فیلم و سریال ها در سینمای دینی بیان کرد: سریال «یوسف پیامبر» را هرچقدر هم منتقدان دوستش نداشته باشند، باید بپذیریم که میلیون ها نفر آن را دوست دارند. سریال «مریم مقدس» زمانی بازارهای ترکیه را فتح کرده بود. سریال های «مختارنامه» و «یوسف پیامبر» هر یک در کشورهای مختلف طرفداران بسیاری داشته اند.
رامتین شهبازی منتقد سینما و مدرس دانشگاه هم در این نشست در باب سوتفاهمی که نسبت به ایدئولوژیک بودن یا نبودن آوینی وجود دارد، تصریح کرد: ایدئولوژی اینجا به معنای منفی آن نیست. بالاخره هر نظریه ای طرفدارانی پیدا می کند. ما از برخی نظریات آنقدر دفاع می کنیم و پشت آن ها می ایستیم که شاید در طول زمان به ایدئولوژی تبدیل می شود. شاید فرد نظریاتی داشته باشد که ایدئولوژی او نیست ولی دیگران به ایدئولوژی وی تبدیلش کرده اند.
سیدمهدی ناظمی دیگر پژوهشگر و کارشناس این نشست در ادامه درباره پیوند ایده و تجربه عملی در سینمای ایران مطرح کرد: شهید آوینی از نظر من بیشتر گشایش گر انسدادهایی در فضای تجربه و گفتار بود. ما در عصر تجدد موفق نمی شویم به تجربه ای تثبیت شده برسیم.
وی اضافه کرد: آوینی در چارچوب تثبیت شده ای قرار نمی گرفت و اگر در زمان کنونی حضور داشت به همین دلیلی که گفته شد شاید باز هم در دانشگاه جایی نداشت.
ناظمی درباره میراث فکری آوینی و آنچه می تواند راهبر باشد، گفت: آوینی در سینما دنبال این بود که ببیند چقدر می تواند بیان حقیقت داشته باشد. شاید اینکه سعی داشت خود را به کلماتی مثل سینمای اسلامی محدود نکند به همین دلیل بود. شاید او به این دلیل سمت سینمای داستانی نمی رود که در فضای دیالکتیکی بین خیال و واقعیت فکر می کند سینمای داستانی به نوعی خیال نزدیک است.
کد خبر 6081450 عطیه موذن